مدح و ولادت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
شاعر : محسن راحت حق
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : ترکیب بند
شـادمـانی هـمه لـبـریز شـده از قـدمت مات و مبهوت شده عالمی از فیضِ دمت
رحمتِ واسعـهای، آمدنت بـارشِ نـور ریزه خوارند همه بر تو و خوانِ نِعَمت
شبِ مـیـلادِ تو؛ احـسـاسِ تـرنّـم بکـنـم زیرِ دِینِ تـوأم و سـفـرۀ پُـر از کـرمت
آخـرین مُـرسلِ یـزدان چـقدر با نـمکی شـدهام شـکرخـدا، سـاکـنِ زیـرِ عـلمت
در شـبِ آمــدنـت، آمــدهام مـثــلِ گــدا
سـائـلـی دربـدرم پـس بـده در راه خـدا
آمـدی و هــمـگـی اهـلِ تـمـنّـا شـدهایـم آمـدی و بـخـدا غـرقِ مـعــمّــا شـدهایـم
حـضرت عـشق گـرامی پـسرِ آمـنـهای بعد ازین شکر خدا عاشقِ طاها شدهایم
نَفَست حق و دمت گرم و لبت پُر خنده ما مسـلـمان شدۀ خـصلـت والا شـدهایم
یا محمّد قـدمت بر سرِ چـشمِ دو جهـان امشب از یُمنِ قدومت همگی پا شدهایم
در شـبِ آمـدنت شـادی مـن کـامـل شد
لطفِ بیحـدِّ تو بازم به گـدا شامـل شد
صاحبِ گنبدِ خضرا علمت ماندنیست منم احیا شدهات، فیضِ دمت ماندنیست
شبِ میلادِ تو افـتاده به سر شوقِ حـرم تا ابد سرورِ عالم، حـرمت ماندنیست
آمـدم تا که گـدایـی بـکـنـم پـشـتِ درت کرمی کن بخـدا که کرمت مانـدنیست
آرزوهای تو بد جـور بهم ریخـته است تا ظهورِ پسرت، همّ و غمت ماندنیست
ای رسـولِ مـدنی کاش مسـلـمان بشوم
و به فـرمـایشِ تو تـالی سـلـمـان بـشوم
فخرم اینست که در سایۀ تو حـیدریام حلقه در گوش شدم شکرخدا قـنـبریام
یا محمّد مددی کن که در این عرصه مگر سرگذارم به زمین فخر من است نوکریام
در صراطی که تو ترسیم نمودی به جهان منِ بیمایه در این راه پُر از سروریام
دستِ من را برسان دامنِ زهرای بتول هر چه بـاشد منِ افـتـاده ز پا مـادریام
شبِ میلادِ تو غرقِ شـعـفم رحمتِ حق
کی دهی؟ تذکرۀ یک نجفم رحمتِ حق
|